ثمین قشنگمثمین قشنگم، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

ثمین عشق مامان وبابا

بدون عنوان

1393/1/10 13:24
نویسنده : مهدا
85 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم امروز از صبح تو دلم تکون نخورده بودی  دیگه نمیتونستم روی پاهام وایسم به مامانی نگفتم رفتم زنگیدم به خاله از اونجایی که خاله داره فوق فیزیولوزی می خونه چند واحد جنین شناسی پاس کرده خلاصه خاله گفت برو یه چای نبات غلیظ بخور ولینگران بازم تکون نخوردی نگراننگران رفتم قران خوندم بعد از خوندن ٣ ایه شروع کرد زیر دلم به لرزش از ایه ٤٥ تا ایه٧٥  سوره اعراف خوندم  ایه ٧٣ یه مشت کوچولو نثار مامان کردیلبخندلبخندلبخنددوست دارم فقط خداکنه  زود تر شهریور بشه  از بیخوابی خسته شدم گریهگریههمش سرم را تکیه به مبل میدم می خوابم تا یه ریزه خوابم میبره سرم میخوره به جاییناراحتناراحتناراحتولی  این که کار ساده ای من به خاطر تو حاضرم خیلی چیز هایی دیگر را تحمل کنم  فقط از خدا می خوام که سالم  باشی ماچماچماچقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)