ثمین قشنگمثمین قشنگم، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره

ثمین عشق مامان وبابا

درد ناک ترین روز زندگیم

1393/7/30 15:31
نویسنده : مهدا
355 بازدید
اشتراک گذاری

28مهر شما شدی 2 ماه یعنی روز واکسنت سر کلاس فقط به فکرنو بودم که چقدر گریه میکنی منم که طاقت گریه های شما را ندارم باید چه کار کنمسوالوای درست همونجوری که فکر میکردم خیلی گریه کردی منم داشتم همپای تو گریه میکردم  وقتی تو اروم شدی متوجه نگاه دیگران به خودم شدم ولی اصلا برام مهم نبود مهم تو بودی که پاهات درد میکرد وقتی اومدیم خونه 2برار وزنت  قطره استمینافون بهت دادم الانم داری گریه میکنی باید بیام پیشت  ولی الان که 2 روز میگزره خوب شدی عزیز مامان ..................

پسندها (2)

نظرات (3)

hanieh
30 مهر 93 16:13
سلام. وبلاگ زیبایی دارین اگه به من هم سر بزنین و نظرتونو بگین خوشحال میشم
مامان مهناز
2 آبان 93 14:04
ای جونم ، ایشاله مبارکش باشه ، مامانی نازش اینقدر باید از این واکسن ها بزنه تا بشه یک دختر تپل و مپل ، ایشاله زیر سایه پدر و مادر مهربونش بزرگ بشه قلب]قلب]قلب]قلب]
مهدا
پاسخ
اره خب ولی ادم دلش میسوزه دیگه
مامان بهزاد
22 آبان 93 19:01
سلام ااخی نازی خب اره ادم دلش میسوزه ولی چاره نیست باید واکسنارو بزنه